کاسبی، هدف اپوزیسیون خارجی است/ اجماع جهانی علیه ایران وجود ندارد
تاریخ انتشار: ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۴۸۲۴۵
مجید کریمی در گفتگو با خبرنگار مهر، با اشاره به ایجاد گسست در ائتلاف همبستگی اپوزیسیون، اظهار داشت: اساساً اپوزیسیونی که امروز تحت عناوین مختلف در خارج از کشور فعالیت میکنند، به دلیل نداشتن اشتراک نظر در حوزه تئوریک و نظری و همچنین خلاء قدرت، ثروت و دانش که از مؤلفههای لازم برای یک انقلاب است، برخوردار نیستند لذا قابل پیش بینی بود که که همه چیز در سطح رخ داده و اساساً شاهد یک در هم ریختگی نظری و تشکیلاتی هستیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه این ائتلاف به لحاظ فکری دارای بنیانهای محکم و قابل اعتنایی نیست، ادامه داد: از زمان اعلام موجودیت و آغاز فعالیتهای این ائتلافها علیه جمهوری اسلامی ایران تا روزی که اعلام جدایی کردند؛ زمان زیادی نمیگذرد؛ همین شاهد مثالی ست برای پیوند صوری و ظاهری آنها که گواه پوشالی بودن آنها از درون است.
کاسبی؛ هدف اپوزیسیون خارجی
پژوهشگر تاریخ افزود: معتقدم آنچه در خارج از کشور توسط شبه اپوزسیون اتفاق میافتد همگی یک مخرج مشترک دارند و آن هم وابستگی مالی به گروههای رادیکال و برخی دولتها و نهادهای خارجی که اساساً با تمامیت ایران دشمنی دیرینه دارند، جماعت شبه اپوزسیون نه تنها از هیچ استقلال مالی برخوردار نیستند بلکه در تحصیل آن از همنشینی و مجالست با هر گروه و فرقه و دستهای هیچ پرهیزی ندارند. آنها در یک چرخه معیوب با ادعای مبارزه با جمهوری اسلامی؛ عملاً تمام قد علیه ایران و مردم آن در حال فعالیت میباشند. بنابراین معتقدم تنها دلیل فعالیت این جماعت نیاز مالی و فقر فهم و درک درست از هویت ملی ست که منتج به انتقام از مردم ایران شده است.
کریمی با بیان اینکه در این ائتلافها هیچ مانیفستی که برآمده از یک تفکر و راهبرد مشخصی باشد، دیده نمیشود، عنوان کرد: در شبه اپوزسیون شاهد گفتمان روشن و مدونی نیستیم اما معتقدم در یک نقطه آنها اشتراک نظر دارند آن هم ابهام در تعریف هویت ملی و تمامیت ارضی است اما در تمامی بیانیهها و سخنرانیهایشان به این دو مؤلفه هیچ اشارهای نمیشود؛ نه آنکه مغفول مانده بلکه عامدانه و بر اساس سیاستهایی که توسط حامیان مالی حقنه شده، این مؤلفهها باید نادیده گرفته شود؛ هدف مشترک تمامی این ائتلافهای شبه اپوزسیون، تمامیت ارضی و هویت ملی ایران است.
در تحلیلها و تبیین راهبردها نباید شبه اپوزیسیونی خارج نشین را جدی بگیریم!
پژوهشگر تاریخ با بیان اینکه همواره این سوال مطرح میشود که خواستگاه فکری و اعتقادی این جماعت کجاست؟ تصریح کرد: اپوزیسیون خارج از کشور، علیرغم پارهای تغییرات، درواقع به نوعی همان اپوزیسیون دوران انقلاب است و طیف وسیع جریانات چپ، لیبرال و سلطنت طلب و پارهای جریانات شبه مذهبی را که همگی شکست خوردگان انقلاباند، شامل میشود و اگر بنا بر تهدید شناسی و ترسیم قلمرو امنیتی باشد، میتوان گفت که خطر اصلی نه از خارج بلکه از داخل است که این موضوع بستگی مستقیم به وضعیت بازخوردهای نظام جمهوری اسلامی دارد.
وی ادامه داد: معتقدم یکی از دلایل مهم در مانایی جمهوری اسلامی ایران طی این ۴۴ سال به رغم تمامی سختیها و مشکلاتی که با آن روبرو بوده؛ فشل بودن اپوزسیون خارج نشین است.
کریمی در خصوص ناکارآمدی این ائتلافها بیان کرد: اعضای این ائتلافها نه از پایگاه اجتماعی خاصی برخوردارند و نه از خواستگاه فکری و نظری روشنی. آنها حتی در تنظیم و تدوین یک بیانیه هم دچار فقر دانش سیاسی و فهم اجتماعی هستند. معتقدم جمهوری اسلامی فاقد یک اپوزسیون به مفهوم حقیقی آن است بلکه شاهد صرفاً تجمعات و ائتلافهایی هستیم که در پوشش مخالفت با جمهوری اسلامی فعالیت میکنند.
درک درستی از هژمونی رسانهای و قدرت رسانهای نداریم
وی با بیان اینکه آنها از فقر ما در درک هژمونی رسانه بهره میبرند، مطرح کرد: متأسفانه در سناریوهایی که در بستر رسانه رخ میدهد همواره پیشاپیش بازی را باختهایم. ما به جای تبیین جایگاه رسانه و ارتقا سطح سواد رسانه مسئولین و مردم، منفعلانه شاهد پاتکهای رسانههای آنها هستیم. بپذیریم که مهمترین چالش ما در تقابل با جبهه شبه اپوزسیون، عدم شناخت رسانه و فقدان درک واقعی از تأثیرات آن در دنیای امروز است. ما قدرت نفوذ رسانه را دستکم گرفتهایم و تصور میکنیم با محدود کردن مداخل اطلاعاتی و دیوار کشی بین مردم و رسانه، مانع از ورود دیتا شدهایم.
اجماع جهانی علیه ایران وجود ندارد
کریمی در پاسخ به این سوال که چرا این ائتلاف با وجود داشتن پشتوانه کشورهای غربی نتوانست به هدف خود برسد، گفت: اجماع جهانی علیه ایران وجود ندارد، جمهوری اسلامی ایران هرگز خطری برای هیچ کشوری نبوده و نیست و این مهم را ما در قالب سیاستهای همسایگی ایران شاهدیم.
ریاست ایران بر مجمع اجتماعی حقوق بشر سازمان ملل محصول یک دیپلماسی فعال و هوشمندانه است
مجید کریمی در خصوص انتخاب ایران بعنوان رئیس مجمع اجتماعی شورای حقوق بشر گفت: این انتخاب محصول یک دیپلماسی فعال و هوشمندانه است. علیرغم همه کارشکنیها و مخالفتها، ایران توانست این کرسی مهم در حوزه بینالملل را بدست آورد. معتقدم این دستاورد متکی بر اتخاذ سیاستهای همسایگی و گشایش روابط در حوزه روابط دیپلماتیک با کشورهای منطقه به شمار میرود. این مجال فرصت مغتنمی است اولاً علیه کشورهایی که ادعای تضییع حقوق بشر در ایران را داشتند ثانیاً محملی ست برای اثبات حقانیت ایران که امیدوارم به بهترین شکل ممکن استفاده شود.
پژوهشگر تاریخ در پایان خاطرنشان کرد: معتقدم امروز با تغییر مناسبات در روابط بینالملل هیچ اجماع جهانی علیه کشور شکل نخواهد گرفت، کشورهای اروپایی دریافتهاند که در کارزار دشمنی آمریکا با ایران؛ بدلیل اتخاذ سیاستهای غلط، بیشترین خسارت مالی و اعتباری را متحمل شدهاند و این واقعیتی انکار ناپذیر است که صراحتاً توسط اندیشمندان و تحلیل گران اروپایی بیان میشود.
کد خبر 5776802منبع: مهر
کلیدواژه: مجید کریمی جمهوری اسلامی ایران کریمی حقوق بشر ایالات متحده امریکا هویت ملی جمهوری اسلامی ایران مجلس شورای اسلامی حسین امیرعبداللهیان ایالات متحده امریکا ناصر کنعانی ایران سوریه انقلاب اسلامی ایران هیئت دولت وزارت امور خارجه حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی حسین امیر عبداللهیان فلسطین عربستان سعودی اجماع جهانی علیه جمهوری اسلامی ائتلاف ها علیه ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۴۸۲۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ادعای اقدام علیه املاک دولت ایران؛ باکو قصد مصادره اموال کرده است؟
روزنامه فرهیختگان متعلق به دانشگاه آزاد در مطلبی ادعا کرد که جمهوری آذربایجان قصد مصادره املاک دولتی ایران در باکو را دارد.
این روزنامه نوشت: بیش از دو سال پیش، دولت جمهوری آذربایجان اقدامات قابلتاملی را علیه ایران آغاز کرده که بهدلیل برخی ملاحظات نادرست، با سکوت خبری در ایران همراه شدهاند. این اقدامات شامل تعرض، پلمب و مصادره تعدادی از املاک دولتی ایران در باکو میشوند.
ظاهرا باکو بهمنظور مصادره اراضی ایران دادگاههایی نمایشی به بهانههای واهی برگزار کرده است و قصد دارد با مصادره املاک ایران، آنها را به کمیته دولتی املاک زیرنظر وزارت اقتصاد این کشور منتقل کند.
ایران و جمهوری آذربایجان روابط کاملا پیچیدهای را درطول سالهای گذشته تجربه کردهاند. با وجود اشتراکات فراوان تاریخی، مذهبی، فرهنگی، تمدنی و همچنین قرابت جغرافیایی، نگاه باکو همواره بر مدار ضدیت و تقابل با ایران تنظیم شده است. چنانکه میتوان این مساله را چه در حوزههای مرتبط با جعل تاریخ و هویت و چه در قرار دادن جغرافیا در اختیار رژیمصهیونیستی برای انجام اقدامات امنیتی علیه ایران مشاهده کرد.
در این بین از بیش از دوسال پیش، دولت جمهوری آذربایجان اقدامات قابلتاملی را علیه ایران آغاز کرده که بهدلیل برخی ملاحظات نادرست، با سکوت خبری در ایران همراه شدهاند. این اقدامات شامل تعرض، پلمب و مصادره تعدادی از املاک دولتی ایران در باکو میشوند. ظاهرا باکو بهمنظور مصادره اراضی ایران دادگاههایی نمایشی به بهانههای واهی برگزار کرده است و قصد دارد با مصادره املاک ایران، آنها را به کمیته دولتی املاک زیرنظر وزارت اقتصاد این کشور منتقل کند.
نکته قابلملاحظه این است که تاکنون هیچ اطلاعاتی از روند این دادگاههای نمایشی منتشر نشده است. بااینحال املاک دولت ایران بهطور کامل پلمب شده یا محدودیتهایی برای آنها ایجاد شده است، ازجمله این املاک- که شامل هشت ملک و بالغ بر چند هزار متر مربع میشوند- میتوان به ساختمان نمایندگی مقاممعظمرهبری، ساختمان نمایندگی صداوسیما، ساختمانهای جامعهالمصطفی، ملک سابق بانک ملی، ملک دارای قرارداد طولانیمدت کمیته امداد، ساختمان مدرسه و ملک متعلق به رایزنی فرهنگی ایران اشاره کرد.
البته این اقدام باکو مسبوق به سابقه است، زیرا در گذشته باکو بخشی از اراضی دولتی ایران در منطقه احمدلی باکو را پس از بهسرقت بردن اسناد آن مصادره کرده بود. تعرض باکو علیه اراضی ایران در شرایطی است که در ایام منتهی به تعطیلات عید نوروز با لابیگریهای صورتگرفته، جمهوری آذربایجان اقدام به خرید یک ساختمان مجلل در منطقه پاسداران تهران به مساحت بیش از هزار متر و زیربنای بیش از سه هزار متر کرده است. این ملک شامل یک مجتمع هشت واحدی بزرگ به ارزش حدود ۲۰ میلیون دلار است.
بااینحال همچنان مشخص نیست مجوزهای این اقدام در ایام معطوف به تعطیلات عید نوروز و در شرایطی که باکو اقدام به تعرض به املاک ایرانی در باکو کرده است، با چه انگیزه و توسط چه ارگانهایی صادر شده است؟ ظاهرا این افراد و ارگانها فراموش کردهاند که اخیرا ایران عملیات وعده صادق را به این دلیل انجام داده که اماکن دیپلماتیکش را بهمنزله خاک خود تلقی میکند.
بنابراین درحالیکه باکو اقدام به مصادره و پلمب ساختمانهای ایران کرده، اعطای اجازه خرید ملک جدید در تهران کاملا بیمعناست. این در شرایطی است که ساختمان سفارت ایران در باکو، در مقایسه با سفارتخانههای روسیه، ترکیه و آمریکا شامل ملکی محقر است که به نوشته مطبوعات باکو، بهدلیل اختلاف در مورد زمین توسط کمیته املاک دولتی وزارت اقتصاد جمهوری آذربایجان درباره آن شکایت تنظیم شده است.
گفته میشود مقامات آذری پس از حادثه مشکوک حمله به سفارت جمهوری آذربایجان در تهران در بهمن ۱۴۰۱ که توسط سرویس امنیتی باکو و در آستانه گشایش سفارت جمهوری آذربایجان در تلآویو انجام شد، با کمک لابیهای داخلی خود، از فضای موجود برای امتیازگیری کلان از تهران استفاده کرده که خرید ملک مذکور برای سفارت از آن جمله است. این درحالی است که سابقه فعالیت سفارت جمهوری آذربایجان در تهران نشان میدهد این سفارتخانه همواره در حمایت مالی از گروههای تجزیهطلب نقش داشته و درآمدهای حاصل از ویزا را در اختیار این گروهها قرار داده است. به همین دلیل علیرغم لغو روادید از سوی ایران از سال ۱۳۹۰، باکو ویزا را برای ایرانیها لغو نکرده و حتی مرز زمینی دو کشور را نیز به بهانه کرونا روی شهروندان خود مسدود کرده است. البته در همین زمان باکو برای ۳۰ کشور- ازجمله آلبانی که میزبان مقر منافقین است- روادید را لغو کرده است.
بهنظر میرسد نگاه پدرانه جمهوری اسلامی ایران به باکو، بیش از آنکه موجب تقویت و توسعه روابط شود، زمینه را برای سوءاستفاده جمهوری آذربایجان از حسن نیت ایران فراهم کرده است. در این بین نباید از فعالیت لابیهای مختلف در داخل ایران گذشت که متاسفانه منافع ملی را فدای منافع شخصی و گروهی خود کردهاند و موجب انحراف در تصمیمگیری صحیح در قبال تحولات قفقاز شدهاند.